آخرین آپ ...
وقتی نباشی دستانم سرد میشود ...
غصه در دلم انبار میشود...
غمگین میشوم مثل همین ثانیه های لعنتی ...
مثل ثانیه هایی که دوریت را به رخم میکشد...
آن لحظه دیگر نمی توانم آرام باشم...
اگر دنیا نیز جلوی قامتم خم و راست شود ...
باز هم نمی توانم بی تو سر کنم...
وقتی مال من نباشی ...
می خواهم سر به تن این دنیا نباشد...
وقتی تو نباشی !! اشکهای من ...
در یک خط راست بر صورتم عمود میشوند !
و دلم آنقدر تاریک میشود که از فانوس غارت شده هم نور میخواهد...
وقتی تو نباشی!! حوصله ام نمیکشد که به یاد تو شعر
در خاک عشق بکارم ، حوصله ام نمیکشد که مثل شاعرها باشم...
وقتی تو نباشی !! وقتی نباشی...
جاذبه ی هستی من در قعر ناباوری به زمین میخورد و میشکند
وقتی تو نباشی من هم دیگر نیستم ...
ساده برایت بگویم ...
در هوایی که نفس های تو نیست ، نفس نمیکشم ...
نظرات شما عزیزان: